زندگی زنان . مردان آخرالزمان چگونه است؟
امام باقر(درود خدا بر او باد) می فرمایند:
روزی پیامبر(درود خدا بر او باد)در حضور گروهی از اصحاب خود فرمودند:خدایا برادران من را به من نشان ده. اصحاب حضرت گفتند:ای رسول خدا آیا ما برادران تو نیستیم؟
فرمود:خیر شما اصحاب من هستید. برادران من قومی هستند در آخرالزمان که به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند...
استواری هر یک از ایشان در دین خود،از کندن خارها در شب تاریک و دست گرقتن آتش گداخته،سخت تر است.
از امام باقر( درود خدا بر او باد) پرسیده شدن آخرالزمان چه زمانی است؟ امام فرمود:
دورانی است پرازبیم وهراس، کارهای مردم جامعه دردست ستمکاران می افتد، مردم مدام از آینده خود وحشت دارند، عالمان و اندیشمندان ذلیل و خانه نشین می شوند و افراد پست و فرومایه حاکمان جامعه خواهند شد....
در آن زمان هنگامی می رسد که مردها خود را شبیه زنان وزنان خود را شبیه مردان می کنند. آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان به زنان اکتفا کنند.
زمانى بر مردم می آید که امام شان غایب گردد، زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان مانند کسی است که آتش در دست خود نگه دارد، پس خوشا به حال کسانى که بر امامت ما در آن زمان ثابت بمانند... »
وضعیت جهان درعصر ظهور موعود یهود
جهان در عصر ظهور ماشیح، به بهترین وجه توصیف شده است. نیروی باروری طبیعت به میزان شگفت انگیز و معجزهآسا فزونی خواهد یافت. اوضاع جهان هنگام ظهور، مانند اوضاع فعلی نخواهد بود.
توصیف استادانه و زیبا از تأثیری که دوران ماشیح بر وضع دنیای آینده خواهد گذاشت، در گفتار زیر آمده است. ذات قدوس متبارک، ده چیز را در دوران ماشیح تازه خواهد کرد:
و خود جهان را به نور خویش روشن خواهد کرد چنانکه مکتوب است؛ بار دیگر آفتاب در روز نور تو، نخواهد بود. و ماه با درخشندگی برای تو، نخواهد تابید. زیرا که یهود نور جاودانی تو و خدایت زیبایی تو، خواهد بود.
خداوند با نور خورشید چه خواهد کرد؟ او آن را با چهل و نه بخش نور روشن خواهد کرد. چنانکه آمده است: «روشنایی ماه مثل روشنایی آفتاب و روشنایی آفتاب هفت چندان روشنایی روز (هفته یا هفت روز خلقت) خواهد بود». حتی اگر کسی بیمار باشد، ذات اقدس الهی به خورشید فرمان خواهد داد تا وی را شفا دهد، چنانکه گفته شده است: «ولی برای شما که از نام من میترسید، آفتاب عدالت خواهد تابید و در بالهای وی شفا و درمان خواهد بود.»
خداوند از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت و هر کسی را که بیماری داشته باشد، به واسطه آن شفا خواهد داد: «و واقع خواهد شد که هر ذی حیات جنبده ای در هر جایی که آن نهر داخل شود زنده خواهد گشت (شفا خواهدیافت).»
درختان را وادار می کند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوهها می خورد و شفا می یابد و بر لب آن نهر، در این طرف و آن طرف، هر نوع درخت خوراکی خواهد رویید که برگ آن پژمرده نخواهد شد و میوه اش تمام نخواهد گشت و هر ماه میوة تازه خواهد آورد. زیرا که آبش از مقدس جاری میشود و میوة آن برای خوراک و برای آن به جهت علاج و شفا خواهد بود.
تمام شهرهای ویران شده را از نو آباد خواهند کرد و در جهان جایی ویرانه یافت نخواهد شد. حتی شهرهای «سدوم» و «عمورا» نیز در زمان ماشیح، آباد خواهند شد؛ یعنی به حالت نخستین خود باز خواهند گشت.
خداوند اورشلیم را با سنگهای یاقوت کبود از نو بنا خواهد کرد. چنانکه آمده است:
«اینک من سنگهای تو را از سنگ سرمه نصب خواهم کرد و بنیاد تو را با سنگهای یاقوت کبود خواهم نهاد. شیشههای پنجرههایت را از لعل، دروازه هایت را از سنگهای یاقوت کبود خواهم نهاد. شیشه های پنجره هایت را از لعل، دروازهایت را از سنگهای یاقوت آتشی و تمامی حدودت را از سنگهای گرانقیمت خواهم ساخت».
و آن سنگهای همچون خورشید نور خواهند داد و بتپرستان آمده و عزت و جلال بنیاسرائیل را خواهند دید و «ملتها به سوی روشنایی تو خواهند آمد» . صلح جاودان در سراسر طبیعیت حکمفرما خواهد شد:
«گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و گاو پروار با هم [خواهند زیست] و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچههای آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و کودک از شیر بازداشته شده دست خود را بر لانه افعی خواهد گذاشت.»
خداوند تمامی حیوانات و خزندگان را فرا خوانده و با آنها و با تمام بنی اسرائیل عهد خواهد بست؛ چنانکه گفته شده است:
«در آن روز به جهت ایشان با حیوانات صحرا و پرندگان آسمان و خزندگان زمین عهد بسته و کمان و شمشیر و جنگ را از زمین خواهم شکست و ایشان را به امنیّت خواهم خوابانید.»
گریه و شیون و زاری در جهان نخواهد بود و آواز گریه و فغان، صدای ناله و فریاد دیگر در آن شنیده نخواهد شد.
مرگ دیگر در دنیا وجود نخواهد داشت. چنانکه گفته شده است:
«مرگ را تا به ابد نابود خواهد ساخت و خداوند اشک را از روی هر چهره ای پاک می کند و عار و ننگ قوم خود را از روی تمامی زمین رفع خواهد کرد زیرا خداوند چنین گفته است.»
دیگر ناله و غم و اندوهی نخواهد بود و همه شادمان و خوشحال خواهند بود:
«و فدیهشدگان خداوند بازگشته و با ترنم به صهیون خواهند آمد و خوشی جاودانی بر سر ایشان خواهد بود. و شادمان و خوشی را خواهند یافت و غم و ناله فرار خواهد کرد.»
آنچه آمد بخشی از وضعیت جهان در عصر ظهور ماشیح در نگاه متون یهودیت می باشد.
1. اشعیاء، باب 60، آیه 19.
2. یعنی نور خورشید را چهل و نه برابر خواهد کرد.
3. اشعیاء، باب 30، آیه 26.
4. ملاکی، باب 4 و آیه 2 یا باب 3، آیه 19.
5 . حزقیال، باب 47، آیه 9.
6 . حزقیال، باب 47، آیه 12.
7 . حزقیال، باب 16، آیه 55.
8 . اشعیاء، باب 54، آیات 11-12.
9 . اشعیاء، باب 6، آیه 3.
10. اشعیاء، باب 11، آیات 6-7-8.
11 . هوشع، باب 2، آیه 20.
12 . اشعیاء، باب 65، آیه 19.
13. اشعیاء، باب 25، آیه 8.
14 . اشعیاء باب 35، آیه 10 و شموت ربا، باب 15 : آیه 21.
15 . کهن ابراهام، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، ص267-269.
اوضاع آخرالزمان در دین زرتشتیان
جهان در پیش از ظهور منجیان جهانی، انباشته از ظلم و ستم، سیاهی و تباهی است که در آن همه کس و همه چیز گرفتار سختیها، زشتیها و نابسامانیها است و راهی جز فساد و نابودی نمیپیماید. ب نابر متن زند و هومن یسن در ابتدای هزاره زرتشت که از آن با عبارت «پستترین زمان» یاد شده، دیوان گشاده موی خشم تخمه بر ایران چیره میشوند و به زشتکامی و ستم فرمانروایی کنند و همه چیز را تباه و ویران سازند؛ همه چیز واژگونه شده و نه تنها شیرازة امور فردی و اجتماعی از هم گسیخته است، بلکه نظام طبیعت نیز جریان طبیعی و همیشگی خود را از دست داده است. ظهور ابرهای بیباران در آسمان، وزش بادهای بیموقع سرد و گرم و ایجاد فصول نامنظم سال، همراه با گرما و سرمای سخت و طاقت فرسا، خشک شدن چشمهها و بیبرشدن دانهها و غلهها از آنجملهاند.
انسانها نیز همانند گیاهان، کمتر زاد و ولد کنند و این تغییرات به چهارپایان نیز راه یافته است؛ به طوری که چهارپایان اهلی چون گاو و گوسفند و اسب کمتر میزایند و شیر آنها کمچربی و موی آنان کمتر و پوستشان تُنکتر است و اسب کارزاری زور و نیروی کمتری دارد. به تعدادی از متون اوستایی اشاره میکنیم:
«ای زرتشت سپیتمان! در آن زمان همه مردم فریفتار باشند؛ یعنی بدِ یکدیگر خواهند و دوستی بزرگ دگرگون شود و آزرم و عشق و دوستی روان از جهان برود. مهر پدر از (دل) پسر و برادر از (دل) برادر برود، داماد از خُسر (= پدر زن) جدا خواسته باشد و مادر از دختر جدا و جدا کامه (= با خواست و نیاز متفاوت) باشند.»
«ای سپتیمان زرتشت! اندر آن سدة دهم که هزارة تو به پایان رسد، همه مردم آزپرست (و) ناراست دین باشند.»
«و تخم، بَر ندهد بر دانهها در دَه، هشت بکاهد (و) دو بیفزاید و آن که بیفزاید، سپید نباشد و خوردنی و دار و درخت بکاهد. اگر یکصد بگیرد، نور بکاهد (و) دَه بیفزاید. آن را که بیفزاد، طعم و مزه نباشد. مردم کمتر زاینده و هنر و نیروی ایشان کم (باشد) و فریفتار و بددادتر (= ستمگرتر) باشند و سپاس و آزرم نان و نمک ندارند. ایشان در نود (سالگی) نیز محبت ندارند.»
«در آن زمانة بد، مرغی بیش از مردم آزاده دین بردار آزرم دارد و مزد ایشان در برابر کار، کم است و کار و کرفه از دست ایشان کم رود و انواع جداکیشان برای ایشان خواستار بدی باشند.»
«آزادگان و بزرگان و مغمردان به شکوهی (= بینوایی) و بندگی رسند و (مردمان) تندخو و خرد به بزرگی و فرمانروایی رسند و خردانِ آواره به پیشگامی و راینیداری (= حکومت و اداره کشور) رسند.»
منبع:nasimehaghighat.persianblog.ir
قطب عالم امکان...
ما را در سایت قطب عالم امکان دنبال می کنید
برچسب : محمدحسین علی یاری,آخرالزمان,مردان و زنان آخرالزمانی, نویسنده : محمدحسین qotbe-alam بازدید : 995 تاريخ : پنجشنبه 30 بهمن 1393 ساعت: 23:08